قبل از هر چیزی ببینیم سیستم چیه ؟
سیستم یعنی ارتباطات درهم تنیده و تو در تو( گاها پیچیده ). یعنی اجزای متعددی که همه به یکدیگر وصل هستند و تغییر در هر کدام روی دیگری تأثیر می‌گذارد. به این شکل که نمیتوانیم یک بخش از آن را بدون آنکه بخش های دیگر تغییر کنند یا تاثیر بپذیرند و عکس العمل نشان دهند تغییر دهیم .
حتی ممکن است اقدام امروز، سلسله‌ای از تغییرات را رقم بزند و در نهایت، اثرش مثبت یا منفی پس از مدت‌ها به اقدام‌کننده بازگردد و این مسیر آن‌قدر مبهم و پیچیده باشد که فرد یا سازمان، نتواند تشخیص دهد که تبعات اقدام یا کدام اقدام خود را تجربه می‌کند.
خب بریم سراغ مدل فکر کردن در سیستم یا تفکر سیستمی
تفکر سیستمی یک ابزار تشخیصی است که به افراد قبل از انجام و اقدام به هر کاری در یک سیستم ، در ارزیابی مشکلات کمک می‌کند.به این شکل که تمام ابعاد و زوایای مسئله بررسی شود وتغییرات و واکنش ها در اجزای دیگر سیستم دیده ، برنامه ریزی و در نهایت کنترل شوند .
تفکر سیستمی راهی برای فکر و زبانی برای توصیف و همچنین درک در روابط متقابل سیستم است که رفتار سیستم‌ها را شکل می‌دهد. این رشته به ما کمک می‌کند ببینیم که چگونه می‌توان سیستم‌ها را به‌طور مؤثر تغییر داد و با روند معمول جهان طبیعی و اقتصادی، هماهنگ‌تر عمل کرد.
