چرا برخی مدیران از نیروی ناکارآمد یا فاسد حمایت می‌کنند ؟

چرا برخی مدیران از نیروی ناکارآمد یا فاسد حمایت می‌کنند ؟

 

پدیدهٔ حمایت مدیران از کارکنان ناکارآمد یا فاسد را نمی‌توان تنها به یک علت نسبت داد؛ این رفتار معمولاً محصولِ تقاطعِ سازوکارهای فردی (مثلاً منافع شخصی یا ترس)، ساختارهای سازمانی (فرهنگ سازمانی، شبکه‌های مافوق/ذی‌نفوذ) و ناکاراییِ سازوکارهای نظارتی است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هم «ادراکِ تبعیض/نسبت‌گرایی» و هم «شبکه‌های قدرت پنهان» نقشی کلیدی در تداوم چنین پدیده‌ای دارند. 

 

بخش اول — دلایل 

 

1) نسبت‌گرایی و نِپوتیسم (Nepotism / Patronage) — سازهٔ سیستمیک

تحقیقات نشان می‌دهند که کارکنانِ دارای «مزیت شبکه‌ای» (فامیلی، قومی، یا سیاسی) حتی در صورت عدم صلاحیت، به‌طور ساختاری از فرصت‌های شغلی و حمایت مدیریتی برخوردار می‌شوند. این پدیده نه فقط یک «خطای انتخاب»، بلکه یک رفتار نهادینه است که با کاهش عدالت ادراک‌شده، انگیزهٔ کارکنان شایسته را تضعیف می‌کند. 

2) منافع متقابل و تبادل پنهان (Mutual Gain / Clientelism)

در برخی ساختارها حمایتِ مدیر از یک فرد با منافع مستقیم دوطرفه همراه است — اعم از منافع مالی، سیاسی یا اجتماعی — که این «بده‌بستان» به شکل شبکه‌ای محافظت می‌شود و عملکردِ نهاد را به خاطر منافع فردی قربانی می‌کند. سازمان‌های مشاوره و حسابرسی نیز بر نقش این تبادلات در ماندگاری فساد تأکید می‌کنند. 

3) ترس از افشا یا گروکشی اطلاعات (Blackmail / Fear of Exposure)

گاهی مدیرانی که خود یا شبکه‌شان در اقدامات غیرقانونی یا غیراخلاقی دخیل‌اند، به‌دلیل ترس از افشای اطلاعات (یا گروکشی) از نیروی فاسد حفاظت می‌کنند. مطالعات و گزارش‌های خبری اخیر نیز نشان داده‌اند که سازمان‌ها یا مشاوران گاهی نقشِ «پوشاننده» را بازی می‌کنند تا تصمیم‌گیران را از پاسخگویی معاف کنند. 

4) ضعفِ شایستگیِ مدیریتی و ترس از تهدید موقعیت

مدیر ضعیف ممکن است کارکنان ضعیف یا فاسد را ترجیح دهد چون حضور کارکنان شایسته می‌تواند موقعیت و اختیارات او را به چالش بکشد. این امر خصوصاً در محیط‌هایی که معیار ارتقاء روشن نیست و قدرت شخصی بیش از شایستگی ارزش‌گذاری می‌شود، دیده می‌شود. (پژوهش‌ها دربارهٔ تأثیر رهبری ضعیف و ساختارهای پدرسالارانه و رابطهٔ آن با تبعیض و نِپوتیسم را بررسی کرده‌اند.) 

5) فرهنگ سازمانی و نهادهای نظارتی ضعیف

وقتی فرهنگ سازمانی به‌سمت «مصونیت از پاسخگویی» متمایل شود، رفتارهای فاسد و محافظت‌شده، خود را بازتولید می‌کنند. بدون نهادهای نظارتی مستقل و فرآیندهای شفاف، شیوه‌های تبعیض‌آمیز و محافظت‌شده تثبیت می‌شود. 

 

 

بخش دوم — پیامدها 

 

  • کاهش انگیزه و خروج نیروهای تخصصی (brain drain)؛ مطالعات نشان می‌دهند ادراک نابرابری به فرسایش تعهد سازمانی می‌انجامد. 

  • گسترش فساد ساختاری و تضعیف نظارت داخلی؛ وقتی تخلف «پاداش» بگیرد، رفتارهای تبعیض‌آمیز نهادینه می‌شوند. 

  • افت عملکرد و کیفیت تصمیم‌گیری که در بلندمدت به زیان رقابت‌پذیری و اعتبار سازمان می‌انجامد. 

 

بخش سوم — راهکارهای عملی 

 

در ادامه یک چارچوب عملی (3 لایه:‌ ساختاری، فرآیندی، رفتاری) با گام‌های مشخص و شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) پیشنهاد می‌کنم.

لایهٔ ساختاری (Governance & Oversight)

  1. استقرار یا تقویت نهاد نظارتی مستقل

    • اقدام: تشکیل واحد حسابرسی خارجی/داخلی با استقلال در گزارش به هیئت‌مدیره یا کمیتهٔ نظارت.

    • KPI: نسبت گزارش‌های مستقلاً بررسی‌شده به کل گزارش‌ها؛ زمان پاسخگویی به گزارش‌ها ≤ 30 روز. 

  2. سیاست‌های ضد‌فساد و تعارض منافع شفاف

    • اقدام: کد رفتاری اجباری، ثبت هدایا، توافق‌نامهٔ اعلام تضاد منافع.

    • KPI: درصد کارکنان آموزش‌دیده در اخلاق و تضاد منافع؛ تعداد تعارض منافع ثبت‌شده. 

لایهٔ فرآیندی (Process & Data)

  1. معیارهای ارزیابی عملکرد کمّی و شفاف (data-driven performance management)

    • اقدام: تعریف KPI های شفاف برای هر نقش؛ استفاده از داشبوردهای قابل‌ردیابی و غیرقابل‌دستکاری.

    • KPI: درصد ارزیابی‌های مبتنی‌بر داده؛ کاهش میانگین تخلفات واحدها. 

  2. کانال امن گزارش‌گری (Whistleblowing) با تضمین مصونیت

    • اقدام: پلتفرم خارجی یا مدیریت‌شده توسط واحد مستقل برای گزارش تخلفات؛ خط گرم و مکانیزم پیگیری شفاف.

    • KPI: تعداد گزارش‌ها (افزایش اولیه نشان‌دهنده اعتماد بیشتر)، نرخ پیگیری و رفع تخلف. 

لایهٔ رفتاری/فرهنگی (People & Culture)

  1. آموزش و تغییر رفتار مدیران (Leadership development for integrity)

    • اقدام: دوره‌های اجباری رهبری اخلاقی، سنجش صلاحیت رفتاری در ارتقاءها.

    • KPI: درصد مدیران گذرانده؛ نتایج ارزیابی 360 درجه در شاخص‌های اخلاقی. 

  2. مکانیزم پاداشِ شایسته‌سالارانه و شفافیت در ارتقا

    • اقدام: بازنگری فرآیندهای ترفیع و پاداش؛ تحلیل داده‌ای از همبستگیِ عملکرد و پاداش.

    • KPI: هم‌راستایی امتیاز عملکرد و پاداش > 90% (هدف پیشنهادی).

 

بخش چهارم — نمونهٔ شواهد و بازنمایی مطالعات

 

  • بررسی تأثیرِ نِپوتیسم و تبعات آن (مطالعات MDPI / مجلات پژوهشی). MDPI

  • گزارش‌های Deloitte و مستندات مشاوره‌ای دربارهٔ فرهنگ سازمانی و کنترل فساد (راهنمای اجرا و نمونه‌ها). Deloitte Italia+1

  • مقالات تحلیلی و گزارش‌های رسانه‌ای دربارهٔ نقشِ مشاوران یا بازیگران بیرونی در «پوشش» تصمیمات مدیریتی (مثال‌های اخیر). The Guardian+1

  • تحقیقات علمی دربارهٔ ارتباط بین فرهنگ سازمانی و تقویت یا مهار فساد. opus.bibliothek.uni-wuerzburg.de

 

ضمیمه عملی: مسیر ۹۰ روزهٔ شروع 

 

روز 0–30 (تشخیصی): ممیزی سریع فرهنگ و ساختار (مصاحبه با ۳۰% کارکنان، نمونه‌برداری پرونده‌ها، بررسی ارتقاءهای اخیر). خروجی: گزارش ریسک و ۵ اقدام فوری.
روز 30–60 (راه‌اندازی ابزار): استقرار کانال گزارش‌گری مستقل، تعریف KPI های نقش‌ها، آموزش اولیه مدیران.
روز 60–90 (تعمیق): اجرای ارزیابی عملکرد داده‌محور، اولین گزارش حسابرسی مستقل؛ بازنگری سیاست‌های پاداش و ارتقا.

شاخص موفقیتِ اولیه: افزایش گزارش‌های تخلف ناشی از اعتماد بیشتر (در ۶۰ روز اول) و کاهش شکایات مربوط به تبعیض در همان بازه.

 

نتیجه‌گیری 

  1. حمایت مدیر از نیروی ناکارآمد/فاسد پدیده‌ای چندعلّتی است: ترکیبی از نسبت‌گرایی، منافع متقابل، ترس از افشا و فرهنگ سازمانی معیوب. MDPI+1

  2. پیامدها شامل کاهش انگیزه، افزایش فساد ساختاری و افت عملکرد است. MDPI

  3. مقابله نیازمند بسته‌ای از اصلاحات ساختاری، فرآیندی و رفتاری است — از استقلال نظارت تا مکانیزم‌های گزارش‌گری و ارزیابی داده‌محور. Deloitte Italia+1

  4. اجرای یک برنامهٔ ۹۰ روزهٔ تشخیصی/ابزاری می‌تواند شروعی عملی برای شکست چرخهٔ حمایتِ ناسالم باشد.

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش