برند، چیزی فراتر از نام تجاری و لوگو است و با اینکه زیاد این کلمه را میشنویم اما معنی و مفهوم دقیق از آن را نداریم .
برند جدا از تقسیماتی مثل پرسونال برندیگ ، برند محصول ، خدمات ، برند سازمانی و ...
هر کدام از این موارد به می توانند به برند لوکس ، پرمیوم و یه اسم یا برند معمولی تبدیل شوند.
درسته تعریف درستی از برند نیست یا اگرباشد خیلی محتوای کلمه را نمی رساند ، اما می توان تعاریفی را در کنار هم برای برند قرار داد
برند یعنی یک وعده / قول
برند برای بسیاری از ما یک وعده (promise) است. وعدهی یک برند ممکن است کیفیت باشد. وعدهی دیگری، پایینترین قیمت. وعدهی برندهی یک برند هم ممکن است پرستیژ باشد.
وعدهها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- وعدههای عملکردی
- وعدههای هیجانی و عاطفی
- وعدهی تجربه
برند یعنی تداعی
وقتی کلمهی بنز را میبینید یا میشنوید، چه واژههایی برایتان تداعی میشود؟
قدرت ، پرستیژ ، سادگی و طراحی.
فرق یک برند با یک کلمه یا نام تجاری معمولی در این است که وقتی با یک برند روبرو میشوید، مجموعهای از کلمات و مفاهیم برایتان تداعی میشود. در حالی که یک کلمه یا نام تجاری معمولی، تداعیکنندهی هیچ چیزی فراتر از خودش نیست.
برند یعنی تصویر در ذهن مشتری
برند یعنی همهی تصاویر، تجربهها و برداشتهایی که در ذهن یک مشتری نسبت به یک نام یا نماد تجاری شکل میگیرد.
کارها، تلاشها، برنامهریزیها، تبلیغات و همهی آنچه که یک کسب و کار انجام میدهد، فقط ورودی فرایند برندسازی است. اما خروجی برندسازی یعنی همان چیزی که برند نامیده میشود، در ذهن مشتری شکل میگیرد.
برند میتواند یک ابزار تمایز باشد و فرد/سازمان/محصول را نسبت به رقبایش، متمایز کند. این تمایز، میتواند ریسک مخاطب/مشتری را کاهش دهد.
ادامه دارد ...